پيامبران نوروز را مي توان در چهارراه ها با نزديك شدن بهار مشاهده كرد. آنها هرچه لباس قرمز مي توانند به دست بگيرند ، صورت خود را سياه مي كنند و وقتي چراغ راهنمايي قرمز مي شود ، بين اتومبيل ها حركت مي كنند و بدن خود را به گونه اي حركت مي دهند كه …
منبع: سايت كردوار نيوز
با شخصيت جنجالي نوروز ايراني بيشتر آشنا شويد
با شخصيت جنجالي نوروز ايراني بيشتر آشنا شويد https://kordavar.ir/با-شخصيت-جنجالي-نوروز-ايراني-بيشتر-آشن/ كردوار نيوز Sat, 27 Mar 2021 09:42:09 0000 اخبار همه جانبه https://kordavar.ir/با-شخصيت-جنجالي-نوروز-ايراني-بيشتر-آشن/
پيامبران نوروز را مي توان در چهارراه ها با نزديك شدن بهار مشاهده كرد. آنها هرچه لباس قرمز مي توانند به دست بگيرند ، صورت خود را سياه مي كنند و وقتي چراغ راهنمايي قرمز مي شود ، بين اتومبيل ها حركت مي كنند و بدن خود را به گونه اي حركت مي دهند كه …
منبع: سايت كردوار نيوز
با شخصيت جنجالي نوروز ايراني بيشتر آشنا شويد
پيامبران نوروز را مي توان در چهارراه ها با نزديك شدن بهار مشاهده كرد. آنها هرچه لباس قرمز مي توانند به دست بگيرند ، صورت خود را سياه مي كنند و وقتي چراغ راهنمايي قرمز مي شود ، بين اتومبيل ها حركت مي كنند و بدن خود را به گونه اي حركت مي دهند كه چيزي را در دست بگيرند.
حاجي فيروز به لباس قرمز و صورت سياه شهرت دارد. اين نام با فرهنگ ايراني پيوند خورده است و با نزديك شدن به سال جديد سوژه رسانه ها مي شود. از انتقاد از چهره جديد او كه بيشتر متكدي است تا تصور غلط نژادي از چهره سياه ؛ با اين حال ، همه اين را به عنوان سفير نوروز مي دانند.
عمو نوروز و حاجي فيروز دو سفير نوروزي هستند كه از زمان هاي بسيار قديم به شهرها و روستاها مي روند و نويد مي دهند نوروز ، شعرهاي زيبا مي خوانند و حتي بازي هاي خياباني و ميداني انجام مي دهند.
طبق كتاب نويد بهار اثر جواد انصافي ، عمو نوروز يك لباس گلدار و شاد و يك لباس بلند ، يك شال دور كمر و يك كلاه نسبتاً بلند پوشيده بود. پيروز همچنين يك شلوار قرمز تا زانو و يك پيراهن پوشيده بود كه گاهي اوقات يك شيپور بلند يا مخروطي يا منگوله اي بر تن داشت و با گفتن عكس اين حرف صورت خود را تيره كرد. “
درباره منشأ حاجي فيروز نظرات مختلفي وجود دارد. با اين حال ، تصوير حاجي فيروز در چهارراه محدود است و كساني كه با مذهب ايراني ارتباط دارند جايي در رسانه هاي ملي يا برنامه هاي فرهنگي و هنري شهرداري ندارند. تا جايي كه محمدرضا جوادي يگانه معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران اخيراً در توييتر خود نوشت: “حاجي فيروز نيز ريشه هاي افسانه اي دارد ، اما سو mis تفاهم نژادي چهره سياه وي را نمي توان انكار كرد. “ضمن دعوت دانشمندان و هنرمندان براي تحقيق و گفتگو براي روشن شدن مقياس موضوع ، شهرداري تهران تاكنون از حاجي فيروز با رنگ سياه در برنامه هاي خود استفاده نخواهد كرد.”
توييت اين مقام مسئول واكنش هاي زيادي را به همراه داشت و اين واكنش ها همچنان ادامه دارد. به گفته نويسنده و استاد ادبيات فارسي محمد باگايي ماكانا ، “موضوع آيين هاي پيش از نوروز ، كه يكي از آنها حاجي فيروز است ، مربوط به فرهنگ عامه يا ادبيات فولكلور است و نبايد آن را ناديده گرفت”.
شعرهايي كه حاجي فيروز مي خواند مي تواند باعث برخي سو تفاهم ها شود: “پروردگار من ، سلام و درود بر شما / پروردگار من ، سر خود را بلند كنيد / پروردگار من ، نگاه من كنيد / پروردگارا ، به ما نيكي كنيد” ، اين آيات از چند شعر توسط حاجي فيروز در شهرهاي مختلف قرائت شده و با اقدامات دراماتيك همراه است. البته حاجي فيروزها در برخي ديگر از شهرهاي ايران از اين آيات استفاده مي كنند: “سلام ، آگام / آگام ، سرت را بالا ببر / آگام ، چشمهايت را باز كن / نووروز آمد ، ابروهايت را باز كن”.
پس چرا حاجي فيروز هر سطر را با دو كلمه “ارباب” و “آقا” شروع مي كند؟ باگايي ماكان به كردوار نيوز گفت: “بيشتر مردم به ادبيات عامه پسند سطحي نگاه مي كنند و عمق آن را ناديده مي گيرند.” يكي از اين موارد شعرهايي درباره حاجي فيروز است كه تقريباً در همه شهرهاي ايران توسط افرادي خوانده شده است كه قبل از نوروز در كوي و برزن لباس قرمز پوشيده و صورت خود را تيره كرده اند. ريشه اين اشعار به تاريخ باستان برمي گردد؛ هنگامي كه ايرانيان بر قسمت وسيعي از جهان حكومت مي كردند ، ايران مساحتي حدود 12 ميليون كيلومتر مربع را در بر مي گرفت و از ديوار چين تا آفريقا ، روسيه كنوني و درياي اژه تا مرزهاي اروپا امتداد داشت. البته آفريقا نيز بخشي از اين سرزمين پهناور بود و حاكمان آن زمان برخلاف يونانيان و قبايل ديگر كه زميني را به دست آوردند و مردم را به بردگي كشيدند ، با بردگي مردم سرزمينهاي فتح شده را به بردگي خود نكشيدند. شرايط در گذشته ، خادمان غالباً عرب يا آفريقايي و سياه پوست بودند و در خانه هاي اشراف ، اشراف و درباريان خدمت مي كردند و براي خوشايندتر جلوه دادن رنگ قرمز مي پوشيدند. به تدريج آنها زبان فارسي را فرا گرفتند و چون نمي توانستند به درستي از واژه هاي فارسي استفاده كنند ، هنگام صحبت ميهمانان را مي خنداندند و ذهن خود را گسترش مي دادند. به تدريج ، برخي محبوب مي شوند ، تصميم مي گيرند به بعد شيريني و جذابيت كار خود بعد اجتماعي بدهند و از ضيافت هاي عمومي به مكان هاي عمومي و اجتماعات عمومي فراتر روند و بدين ترتيب به تدريج خود را از جامعه و توده ها متمايز مي كنند. بيشتر اين افراد از كشورهاي عربي بودند و به آنها زائر مي گفتند. “حج در اينجا به معني كسي نيست كه مناسك حج را انجام مي دهد ، بلكه عربي است.”
ايراني ها قبل از ورود اعراب چندين اظهار نظر كردند. اين استاد ادبيات فارسي به همين موضوع اشاره مي كند: “هر ماه جشنواره هاي ايراني زيادي برگزار مي شد و حاجي فيروزها نيز در اين جشنواره ها شركت مي كردند و مردم را به خنده مي انداختند زيرا آنها نمي توانستند واژه هاي فارسي را به درستي تلفظ كنند. به تدريج اين امر به يك سنت تبديل شد و افرادي كه اين كار را انجام داد بعد از ورود اعراب به ايران ، برخي از آداب و رسوم به تدريج از بين رفت و فقط نوروز باقي ماند ، و كساني كه اين كار را انجام دادند سعي كردند چهره خود را تيره كنند و سخنان خود را اصلاح كنند ، مانند آفريقايي ها يا اعراب ، به منظور حفظ شكل ظاهري باستان گذشته. به شكلي شكسته و مضحك صحبت نكنيد ، زيرا به نظر مي رسد “سمبل” است كه هر يك از آنها يك مسئله ريشه اي است. استفاده مكرر از عنوان ارباب در اشعار حاجي فيروز نيز به اين دليل است كه مردم اين اشعار را مي خوانند به اربابان خود و اين موضوع ريشه عميق دارد و مردم آنجا را تسخير مي كند. نشان دهنده اعتبار ايراني است كه از آنها به عنوان اسير يا برده استفاده مي كرد زمين. “آنها اين كار را نكردند.”
وي تأكيد مي كند: “ما نبايد به فرهنگ عاميانه سطحي نگاه كنيم ، زيرا بسياري از ظرافتهايي كه در فرهنگ رسمي يافت نمي شود ، در فرهنگ عامه يافت مي شود. به عنوان مثال ، مردم ساكن در جوار دشت ارژن معتقدند كه حضرت علي (ع) و رستم در اين دشت كشتي گرفتند و امام علي (ع) وقتي رستم را به زمين مي زد از بدن او نفس مي كشيد. اين براي دانشمنداني كه مي خواهند منطقي به آن نگاه كنند ، مضحك و غيرقابل قبول است ، اما از نظر روانشناسي ، مي توان نتيجه گرفت كه كساني كه اين شوخي را مي كنند ، هميشه مي خواهند بگويند كه قدرت ايمان بيشتر از قدرت جسمي است. اما اين ممكن است براي عموم مردم سطحي به نظر برسد. بسياري از افسانه ها ، مثل ها ، افسانه ها و حكايات ريشه اي عميق دارند و نمي توان به راحتي آنها را تصور كرد. حاجي فيروز يكي از آنهاست ، اما متأسفانه در دهه هاي اخير در فرهنگ ملي بايگاني شده و كوچكترين اثري از آن وجود دارد؛ به همين دليل ، نسل امروز از اين امر بي اطلاع است ، زيرا اين موارد براي آنها تحليل نمي شود و حتي شاهد تحريف آئيني مانند چهارشنبه هستيم. “رهبري فرهنگ كلان نيازمند بازنگري در رويكرد خود در اين زمينه است.”
به گفته بقايي ماكان ، حاجي فيروزها معمولاً در اواسط ماه مارس پيدا مي شدند ، گرچه اين روزها همه چيز تغيير كرده است. از همه جشن هاي قبل از نوروز ، مانند آتش افروز ، كوسه برنشين و مير نوروزي ، فقط حاجي فيروز تا روز سيزدهم نوروز ادامه داشت تا در كنار مردم باشد. در سيزدهمين روز از نوروز ، به كساني كه در دشت و صحرا زندگي مي كنند ، حال و هواي خاصي ببخشيد.
انتهاي پيام
منبع: سايت كردوار نيوز
با شخصيت جنجالي نوروز ايراني بيشتر آشنا شويد