ماجراي ملاقات محرمانه بختيار و صدام

وي از مركز اسناد انقلاب اسلامي كه چند سال پس از كودتا ناكام ماند ، گفت: “من در اسفند ماه سال جاري با دكتر بخشيار و منوچهر گورباني فر بودم.” در سال 1979 ، ما با مقامات امنيتي عراق ديدار كرديم. شخصي كه بختيار برادرش را صدام حسين صدا كرد. دكتر بختيار در اين ديدار ضمن تمجيد از دولت عراق و صدام حسين گفت كه ما بايد از يكي از كشورهاي همسايه براي عمليات استفاده كنيم. پاكستان به دليل منافع مشترك مذهبي با ما موافق نيست. افغانستان درگير خيزش هاي داخلي است. ما قادر به كنار آمدن با شوروي نخواهيم بود و تركيه اجازه اين كار را نخواهد داد ، تنها جايي كه باقي مانده عراق است. “بخشييار در ادامه گفت كه دولت عراق علاقه مند به سرنگوني رژيم جديد ايران بود و آن را خطرناك مي دانست ، بنابراين وي موافقت كرد كه به عنوان شخص صدام حسين با ما همكاري كند و ما نمي توانيم از چنين همكاري هايي امتناع ورزيم. “

نصير خاني يادآوري مي كند: “در اين جلسه آقاي بختيار و آقاي منوچهر گورباني فر كل برنامه عملياتي و اسامي افراد درگير در كودتا را به مترجم ارائه دادند و صدام حسين از آنها تشكر كرد.” امور مالي ، سياسي ، نظامي و لجستيكي عراق حمايت از كودتا و همچنين به رسميت شناختن دولت جديد پس از پيروزي در كودتا وعده هايي بود كه دولت عراق به آقاي شاهپور بختيار داده بود. “

ابوالحسن بنيصدر ، رئيس جمهور مطلق ايران ، از نامه اي از نامه مردم به تاريخ 31/2/1359 در جلد دوم نقل كرد: “شاهپور بختيار در اواسط ماه مه 1980 با صدام حسين ملاقات كرد.” در مصاحبه با روزنامه فرانسوي پاريس با بازگشت از عراق ، بختيار گفت كه عراقي ها هيچ بخشي از خاك ايران را نمي خواهند. “

عراقي ها براي اطمينان از جدي بودن عمليات كودتا كه توسط ستاد بختيار و نيروهاي مخالف جمهوري اسلامي در ايران انجام شد ، باختيار را به اين كشور دعوت كردند و همه كمك هاي احتمالي او و همه سران كودتا را فراهم كردند. محمد مشيري ، وكيل بختيار به احسان نراقي در پاريس گفت: “بختيار 40 ميليون دلار از صدام حسين وام گرفت.” در واقع ، دولت بعث عراق معتقد بود كه كودتا خواه ناخواه منجر به تفرقه و تضعيف قدرت نظامي ايران خواهد شد و ارتشي كه در داخل آن تقسيم شود قطعاً قادر به دفاع از خود در برابر دشمنان خارجي و خارجي نخواهد بود. اين حملات و كودتا به ارتش بعث عراق امكان مي دهد تا به راحتي خاك ايران را هدف قرار داده و در مدت زمان كوتاهي بيشتر مناطق خوزستان و غرب كشور را تحت كنترل خود درآورد. حمله كردن حمله اي كه از قبل برنامه ريزي شده و اميد به شكست و تحقير توافق الجزاير را داشته است.

از طرف ديگر ، حمايت رهبران باتيست در عراق از كودتاچيان به معناي حمايت رسمي عراق از شاهپور بختيار يا دولت به اصطلاح ليبرال يا دولت كودتا در ايران نبوده است. تصور مي شد براي عراقي ها بهتر از رژيم اسلامي است. اين تصور كه رهبران كودتا براي افزايش قدرت خود در مقابل بعثي ها فرش قرمز پهن مي كردند ، اشتباه بود. در حقيقت ، رژيم بعث عراق از بختيار و اويسي حمايت كرده و اسلحه هاي نظامي را در مرزهاي غربي خود ريخته ، گروه هاي ضد انقلاب را در مرزهاي غربي و جنوبي ايران تأمين مي كند و از ستاد كودتا در پاريس حمايت مالي گسترده اي مي كند تا پيروز شود. يك نيروي برتر براي ارتش عراق ژاندارمري صدام پس از شاه ايران در خاورميانه تغيير كرد.

“شايد سه يا چهار روز قبل از عمليات نقاب ، يك سرتيپ نيروي هوايي (سرتيپ فرخ جعفري) در مرز ايران و عراق به سرپرستي دكتر بخشيار بود كه با من تماس گرفت و گفت هر چند بار كه با دكتر تماس بگيرم دفتر بخطيار ، من پيام خود را به او مي رسانم به مرز با ايران رفتم. از او پرسيدم كه چگونه خبر را دريافت كرد. او پاسخ داد كه خانه اي كه براي من گرفته شده جلوي ريل قطار است. من روزهايي را ديدم كه تجهيزات را به مرز ايران بردند. اينها وسيله اي نيستند كودتا و قيام “من با دكتر بختيار تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم.”

اما در اين ميان ، كودتا و نابودي جمهوري به اصطلاح اسلامي ايران براي دشمنان انقلاب چنان خوش بينانه بود كه در خواب و بيداري آرزو داشتند كه به جلال خود برگردند و منتظر اين لحظه باشند. آنها با شور و شوق خاصي به پيروزي ، خدمت و تسليم خود در برابر دولت بعث عراق فكر مي كردند ، اما هرگز به آن فكر نمي كردند.

منبع: كتاب نقاب در دستان خداوند ، مجيد نجف پور ، مركز اسناد انقلاب اسلامي

انتهاي پيام