تحليلي بر عملكرد بخش خارجي اقتصاد در سال ۱۳۹۹

به مرجع تخصصي معماري و سازه هاي ايران خوش امديد.

تحليلي بر عملكرد بخش خارجي اقتصاد در سال ۱۳۹۹

۱۴ بازديد

معاون مطالعات اقتصادي مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در گزارشي به تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد ايران در سال گذشته پرداخت. به گزارش ديباروز ، به نقل از مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ، در اين گزارش آمده است: توضيح و تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد (تجارت خارجي ، تراز پرداخت ها و برخي اجزاي …

تحليلي بر عملكرد بخش خارجي اقتصاد در سال ۱۳۹۹ https://dibarooz.ir/تحليلي-بر-عملكرد-بخش-خارجي-اقتصاد-در-سا/ Sun, 17 Oct 2021 13:03:30 0000 اقتصادي https://dibarooz.ir/تحليلي-بر-عملكرد-بخش-خارجي-اقتصاد-در-سا/ معاون مطالعات اقتصادي مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در گزارشي به تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد ايران در سال گذشته پرداخت. به گزارش ديباروز ، به نقل از مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ، در اين گزارش آمده است: توضيح و تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد (تجارت خارجي ، تراز پرداخت ها و برخي اجزاي …

معاون مطالعات اقتصادي مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در گزارشي به تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد ايران در سال گذشته پرداخت.

به گزارش ديباروز ، به نقل از مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي ، در اين گزارش آمده است: توضيح و تحليل عملكرد بخش خارجي اقتصاد (تجارت خارجي ، تراز پرداخت ها و برخي اجزاي آن ، قاچاق كالا ، ارز و آزادي) مناطق) تمركز بر سال 1399 هدف اصلي متن بعدي است. براي اين منظور ، وضعيت كلي بخش تجارت خارجي اقتصاد و اجزاي آن مورد بررسي قرار گرفت.

در گزارش مركز تحقيقات مجلس شوراي اسلامي در تحليل وضعيت كلي بخش خارجي اقتصاد ايران آمده است: با خروج يكجانبه دولت آمريكا از برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) و اجراي برنامه هاي مالي و مالي تحريم هاي اقتصادي در سال 1397 ظاهر شد. بر اين اساس ، حجم و ارزش تجارت خارجي در سال 1398 كاهش يافت و اين روند در سال 1399 ميلادي نيز ادامه يافت.

در اين گزارش ذكر شده است: در اين راستا ارزش دلاري حجم تجارت خارجي در سال 1399 نسبت به سال 1398 حدود 13 درصد كاهش يافته و از حدود 85 ميليارد دلار به حدود 73.8 ميليارد دلار افزايش يافته است. از سوي ديگر ، با مطالعه سهم تجارت كشور در سهم تجارت جهاني ، مي توان دريافت كه طي سالهاي مورد بررسي (2017-2016) سهم ايران از تجارت جهاني هميشه كمتر از 0.5 درصد بوده است و با وجود حجم تجارت جهاني حدود 32 هزار ميليارد دلار است و در سال 2016 به حدود 35 هزار ميليارد دلار در سال 2016 رسيد ، اما وضعيت تجارت خارجي اين كشور رو به وخامت گذاشت و سهم آن از تجارت جهاني از 0.3 درصد در سال 2016 به 0.2 درصد در سال 2016 كاهش يافت. 2016. اين نشان دهنده روند مخالف چرخه اقتصادي تجارت است. مقايسه خارجي كشور با تجارت جهاني زيرساخت هاي تجاري ضعيف (تداركات ، ترانزيت ، بيمه ، بازاريابي ، حفظ ثبات بازار و غيره) ، فقدان استراتژي توسعه تجارت و ضعف اقتصادي را نشان مي دهد. فعاليت. علاوه بر ديپلماسي تجاري ، به اهميت تجارت خارجي در اقتصاد ايران توجه كافي نمي شود.

از سوي ديگر ، يكي از دلايل اصلي كاهش تجارت خارجي طي سال هاي مورد بررسي ، علاوه بر مشكلات تحريم ها ، ضعف پايه هاي توليد به ويژه سرمايه گذاري داخلي و خارجي به دليل استفاده از مبادله اسمي است. نرخ. تثبيت و سركوب ظرفيت توليد داخلي ، جهش سرمايه و ارز در سالهاي 1390 و 1397 و تا پايان نيمه اول سال 1399 ادامه داشت و همچنين تأثير سياستهاي بازار داخلي بر بازار خارجي و بدهي شركتها به بانكها و …. شايان ذكر است كه نوسانات نرخ ارز از سوي ديگر از هزينه معاملات افزايش مي يابد و هزينه تامين مواد اوليه ، واسطه ها و سرمايه توليدي را افزايش مي دهد و به دليل وابستگي زياد توليد داخلي به واردات ، رقابت پذيري توليد داخلي بيشتر كاهش مي يابد. همچنين بود؛ از سوي ديگر ، جهش هاي ارزي با ايجاد عدم اطمينان در وضعيت بازار (عدم برآورده شدن مورد مارشال لرنر در اقتصاد ايران) عدم اطمينان را در واردات ايجاد كرد. اين امر در دراز مدت منجر به وخامت روابط تجاري ايران و تضعيف تجارت منطقه اي و بين المللي شده است.

همانطور كه در قسمت ديگري از اين گزارش آمده است: صاحبان سرمايه در دوره مورد بررسي ترجيح داده اند با هدف حفظ و انباشت سرمايه در محل ثبات و امنيت ، بخشي از دارايي ها و درآمد خود را سرمايه گذاري يا پس انداز كنند. و چشم اندازي روشن از فضا ، رشد و سرمايه گذاري در آينده. در واقع ، ورود سرمايه خارجي به داخل يا خارج نه تنها يك متغير اقتصادي است ، بلكه بازتابي از ارزيابي فعالان اقتصادي در مورد رشد و ظرفيت سرمايه گذاري كشور است.
وضعيت منفي حساب خدمات نيز نشان مي دهد كه در روابط تجاري ، طرف مقابل در تجارت با جمهوري اسلامي ايران هميشه از ارائه خدمات (حمل و نقل ، بيمه ، انبار ، تخليه و بارگيري) مزاياي بيشتري كسب كرده است و به عبارت ديگر ، ايران بيشتر از خدمات شريك تجاري استفاده مي كرد. اين را مي توان در توافقنامه هاي همكاري تجاري متقابل و تفاهم نامه ها نيز توضيح داد. بنابراين ، در چنين شرايطي ، توجه به اهميت ديپلماسي تجاري و بهبود كيفيت خدمات تجاري عيني تر مي شود.

در اين گزارش آمده است: تراز منفي كل كشور عمدتا ريشه در حساب جاري منفي (شامل حساب سرمايه خالص ، حساب خدمات خالص ، صادرات خالص ، حساب درآمد خالص و نقل و انتقالات رسمي خالص) دارد. در اين ميان ، وضعيت بد صادرات خالص ، حساب سرمايه خالص و حساب خدمات خالص در كاهش يا منفي تراز كلي بيش از ساير عوامل نقش داشته است. در اين زمينه واضح است كه بخش تراز پرداخت ها يا تراز كل كشور (تغيير در ذخاير بين المللي) نه تنها اهميت توجه به بخش خارجي اقتصاد را نشان نمي دهد ، بلكه نياز به بهبود آن را نيز نشان مي دهد. از طريق استراتژي توسعه صنعتي ، استراتژي و استراتژي توسعه تجارت و سياست پولي (به معني حفظ ثبات قيمت ها) و اين استراتژي ها را با يكديگر هماهنگ كنيد. البته بايد توجه داشت كه عوامل مختلف اقتصادي مانند كسري بودجه دولت ، استفاده از اركان نرخ اسمي ارز در اقتصاد و سركوب مالي (محدوديت نرخ سود بانكي) نيز از عوامل مingثر بر كسري تجاري است.

از سوي ديگر ، گزارش مركز تحقيقات مجلس تأييد مي كند كه كاهش ارزش هر كيلوگرم كالاي صادراتي و افزايش ارزش هر كيلوگرم كالاي وارداتي در سال هاي اخير ، نشان مي دهد كه صادرات ايران بر كالاهايي متمركز است كه داراي ارزش افزوده كمتر و در نتيجه فناوري كمتر ، كه پنهان شده و در نتيجه منجر به استهلاك تجارت خارجي كشور و افزايش ارزش اقتصاد كشور شد ، به نوبه خود ، واردات كالاهاي با ارزش افزوده افزايش يافت. در اين زمينه بايد توجه داشت كه با وجود بهبود شاخص باز بودن اقتصاد در دوره مورد بررسي ، استفاده از نقطه اتكاي نرخ ارز اسمي و اصرار بر تثبيت نرخ ارز اسمي به جاي تثبيت نرخ ارز واقعي ، بخش اجاره را افزايش مي دهد ، فرصت هاي شغلي را كاهش مي دهد و ارزها را بر نمي گرداند صادرات به كشور و جريان سرمايه به خارج و خارج از كشور آنطور كه بايد ، نتوانسته نقش فعال و مثبتي در اقتصاد ايران ايفا كند. بررسي شاخص تعرفه ايران و شاخص آزادي تجارت در مقايسه با ساير كشورهاي جهان نيز نشان مي دهد كه ايران از نظر محدوديت هاي تعرفه اي و غير تعرفه اي در رديف بالاترين كشورها قرار دارد.

در بخش بررسي واردات و صادرات آمده است: آمارهاي ارائه شده توسط گمرك نشان دهنده ميزان بالاي تمركز واردات كشور و سهم بيش از 50 درصد از كالاهاي واسطه اي در كل واردات طي سالهاي 1399 است. سال 1390 كه پيش نياز توليد نيز مي باشد. در نتيجه نياز به توجه به مديريت واردات چند برابر مي شود. روند نزولي واردات كالاهاي سرمايه اي و روند نسبتاً فزاينده كالاهاي مصرفي طي سالهاي 1390-1390 مي تواند زنگ خطري براي كاهش تمايل به سرمايه گذاري در بخش توليد باشد و يكي از دلايل آن ثبات مبادله اسمي بدون هدف روشن و تضعيف پايه هاي اقتصادي كشور. البته بي ميلي برخي فروشندگان خارجي به دليل فشارهاي تحريم ها در اين زمينه بي تاثير نبود. براي اثبات اين ادعا ، مي توان به آمار سرمايه گذاري خارجي اشاره كرد كه از حدود 4.3 ميليارد دلار در سال 1390 به 1 ميليارد دلار در سال 1398 كاهش يافته است. به عبارت ديگر ، در شرايط ثبات نرخ اسمي ارز ، اولاً ، خالص ورودي سرمايه منفي است ، و دوم ، انگيزه هاي سرمايه گذاري در كشور به دليل تقويت بخش اجاره و كارگزاري از بين رفته است.

معاون مطالعات اقتصادي مركز تحقيقات مجلس در اين گزارش گفت: در سال هاي اخير به دليل تشديد تحريم هاي اقتصادي و محدوديت هاي تجاري اعمال شده بر صادركنندگان و همچنين گسترش صادرات ، روند صادرات غيرنفتي كاهش يافته است. ويروس كرونا. بر اين اساس ، اگرچه دولت در سال 1399 صادر كنندگان غيرنفتي را در قالب بسته اي براي حمايت از صادرات غيرنفتي سازماندهي و حمايت كرد ، اما نتايج اقدامات انجام شده نتوانست جلوي روند نزولي صادرات غيرنفتي در سالهاي اخير را بگيرد.

نسبت صادرات غيرنفتي به توليد داخلي از 6/25 درصد در سال 1390 به حدود 15 درصد در سال 1399 افزايش يافت كه نشان دهنده كاهش نقش و اهميت صادرات غيرنفتي در توليد كشور است. از سوي ديگر ، طي سالهاي مورد بررسي ، عليرغم روند نزولي شاخص غلظت صادرات (شاخص از 0.0132 در سال 1390 به 0087/0 در سال 1399 افزايش يافت) ، اين شاخص داراي نوسانات زيادي بود و روند تمركز صادرات به طور مستمر كاهش نمي يافت. اين نشان مي دهد كه استراتژي مشخصي در تمركززدايي محصولات به صادرات غيرنفتي وجود ندارد.

در اين گزارش آمده است: “اگرچه اقتصاد ايران محصولات متنوعي توليد مي كند ، اما حجم صادرات نيز در اين زمينه اهميت دارد و مطالعات اين مطالعه همچنين نشان مي دهد كه متأسفانه چنين حدي براي اين محصولات وجود ندارد ؛ در عوض ، بسياري از كالاها فقط به پاسخگوي تقاضاي داخلي. به عنوان مثال ، در سال 1399 ، اگرچه 4062 نوع محصول صادراتي وجود داشت ، اما ميزان صادرات اكثر كالاها ناچيز و كمتر از 10 هزار دلار بود. روند تمركز صادرات ايران به بازارهاي هدف در دوره مورد بررسي افزايش و افزايش از 0.136 در 1390 به 0.153 در 1398. اين روند نشان دهنده عملكرد ضعيف شركت هاي تجاري خارجي و عدم ديپلماسي تجاري فعال براي گسترش روابط اقتصادي با كشورهاي مختلف جهان است.

مطالعه موردي مناطق آزاد بخش ديگري از گزارش مركز تحقيقات پارلماني است. در اين بخش موارد زير ذكر شده است: آمارها عملكرد ضعيف اين مناطق را در افزايش حجم تجارت خارجي در كشور نشان مي دهد. از سوي ديگر ، متوسط ​​رشد سالانه تجارت در مناطق آزاد -0.8- بود. مطالعه آمار مربوط به دوره 1392-1392 نشان داد كه تراز تجاري در مناطق آزاد منفي است. يكي از دلايل اصلي اين امر اين است كه درآمدهاي اين مناطق از محل واردات براي تأمين زيرساخت ها تأمين مي شود و اين مناطق عمدتا براي توسعه خود به اين درآمدها نياز دارند.

در اين گزارش با استناد به آمار بانك جهاني به موارد زير اشاره شده است: بر اساس آمار بانك جهاني ، توليد ناخالص داخلي ايران در سال 1399 حدود 8/191 ميليارد دلار و حجم تجارت در در همان سال در مناطق آزاد كشور مبلغ 1.5 ميليارد دلار ، كه سهم توليد است. مناطق آزاد خارج از توليد ناخالص داخلي كشور 0.8 است و نشان مي دهد كه مناطق آزاد سهم كمي در اقتصاد دارند. متوسط ​​حجم سرمايه گذاري خارجي انجام شده در مناطق آزاد طي سالهاي 1399-1390 حدود 192 ميليون دلار سالانه بود و اين رقم براي سرزمين اصلي حدود 1.8 ميليارد دلار بود. به عبارت ديگر ، متوسط ​​نسبت سرمايه گذاري خارجي در مناطق آزاد به كل سرمايه گذاري در سرزمين اصلي در دوره مورد بررسي حدود 11 درصد بوده است كه نشان مي دهد اين مناطق نقش مهمي در جذب سرمايه گذاري خارجي به عنوان يكي از مناطق اصلي ايفا مي كنند. اهداف اين حوزه ها در اقتصاد ، ايران نداشت.

در قسمت پاياني اين گزارش ، وضعيت قاچاق كالا و ارز مورد بحث و تعيين قرار مي گيرد: نسبت كل قاچاق به توليد داخلي از 4.5 درصد در سال 1392 به 9 درصد در سال 1398 و 10.2 درصد در سال 1399 افزايش يافته و در آن مدت به طور متوسط ​​، سالانه حدود 9.5 درصد رشد كرد. از سوي ديگر ، نسبت ارزش كل قاچاق به تجارت رسمي كشور از 31 درصد در سال 1392 به 16 درصد در سال 1399 افزايش يافته و به طور متوسط ​​سالانه حدود 9 درصد كاهش يافته است.

اين نسبت ها بيانگر اين واقعيت است كه اولاً ، در نتيجه افزايش نرخ ارز در دوره مورد بررسي و افزايش قيمت كالاهاي خارجي ، حجم قاچاق واردات به كل واردات از 35 درصد در سال 1392 به حدود 32 درصد در سال 1399 و ثانياً در سالهايي كه توليد ناخالص داخلي به دليل ضعف مباني اقتصادي و تحريم ها و همچنين به دليل افزايش نرخ ارز و افزايش قاچاق به خارج (كاهش صادرات خالص كشور) ، سهم قاچاق در توليد داخلي كاهش يافت. صعودي است.

در گزارش مركز تحقيقات مجلس آمده است: از سوي ديگر ، به دليل ناقص بودن مقررات تجارت خارجي و عدم ارتباط بين مقررات گمركي ، بانك مركزي و برخي از طرفهاي مسئول تجارت خارجي با سيستم جامع تجارت و سيستم بازرگاني خارجي. فقدان بستر براي شفافيت در انتقال و معاملات ارز مالي. چالش ها. از سوي ديگر ، برخي ملاحظات معيشتي به دليل عدم توسعه پايدار و اشتغال در مناطق مرزي منجر به انحراف از معافيت هاي قانوني شده است.

متن كامل اين گزارش را اينجا بخوانيد.

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.